الزامات حرفه ای وکیل

وکیل پایه یک دادگستری

وکیل پایه یک دادگستری

وکالت در لغت به معنای اعتمادکردن و واگذار کردن است. وکالت از جمله مشاغل آزاد است اما یک تفاوت مهم با دیگر مشاغل آزاد دارد و آن شان و جایگاه این شغل است و این جایگاه  به دلیل مسوولیت بالایی است که وکیل در شغل وکالت دارد. یک وکیل خوب در صورتی می توان گفت کارش را به نحو احسنت انجام داده که مساله موکل را مساله خودش محسوب کند و در حدی برای کار موکل دغدغه داشته باشد که نسبت به کار خود دارد.

هرچند وکالت تعهد به وسیله است به این معنی که وکیل موظف است تمام تلاش خود را برای دفاع مناسب از موکل به کار بندد و قانونا مسوولیتی در رسیدن به نتیجه ندارد و در واقع تضمینی جهت دستیابی به نتیجه نمی دهد؛ اما مساله اینجاست که در باید در مقابل موکل پاسخگو باشد و این جریان معیار سنجش اعتبار وکیل در جامعه است و اینجاست که وکالت از دیگر مشاغل آزاد جدا شده و احساس مسوولیت به همراه دقت بالا مهم ترین اصل وکالت است. کافی است تا یک وکیل دادگستری کوچکترین اشتباهی انجام دهد تا همه از او طلبکار باشند. اعتبار یک وکیل به تلاشی است که برای به نتیجه رسیدن تک تک پرونده های موکلان خود انجام می دهد. گاهی در مقام مقایسه وکالت با پزشکی برمی ایند اما اگر یک بیمار با داروی تجویزشده یک پزشک بهبود نیابد با دید طلبکارانه با پزشک برخورد نمی کند و یا تاثیری در دستمزد پزشک ندارد و بیمار نهایتا پزشک خود را عوض می کند. اما در رابطه با وکالت نیمی از مبلغ حق الوکاله بسته به این است که پرونده به نتیجه برسد وموکل از موضع یک طلبکار با وکیل برخورد کرده و به راحتی و بدون اینکه اعتراضی کند سراغ وکیل دیگری نمی رود.

وکیل پایه یک دادگستری

یک کارشناس حقوقی و وکیل مجرب به این پرسش چنین پاسخ می‌دهد: در انتخاب یک وکیلاحساس مسئولیت فرد امری اساسی خواهد بود؛زیرا رابطه وکیل و موکل مبتنی بر اعتماد طرفین است.
مسعود محمدی ادامه می‌دهد: وکیل از راه‌های قانونی و پیچ‌ وخم‌هایی‌ که در قوانین می‌شناسد، می‌تواند موکل را فریب دهد یا کار او را به تعویق بیندازد؛ بنابراین باید وکیلی را انتخاب کرد که اخلاق‌مدار باشد.
این وکیل دادگستری توصیه می‌کند: برای شناخت بهتر از وکیل مناسب می‌توان از مشورت یا مشاوره با چند وکیل  مقایسه راهنمایی‌های آنان استفاده کرد؛ در این صورت می‌توانیم وکیلی را که آگاهی بیشتر و تجربه بیشتری در پرونده‌های درست و موفق داشته را انتخاب کنیم.
اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که تجربه و آگاهی در امر وکالت به هیچ عنوان به سن و سال بر نمی‌گردد؛ چه بسا ممکن است وکلای جوانی در این حرفه فعالیت کنند که آگاهی آنها از برخی وکلای باسابقه بسیار بیشتر باشد. همچنین دستمزد نیز می‌تواند معیار دیگری برای انتخاب باشد؛ زیرا برخی از وکلا در حال حاضر از تعرفه‌ای که برای آنها مشخص شده تبعیت نمی‌کنند؛ بنابراین منصف بودن وکیل نیز می‌تواند یکی دیگر از معیار های انتخاب درست باشد.
عباس احدزاده، وکیل دادگستری نیز در خصوص معیارهای انتخاب وکیل می‌گوید: معمولاً‌ در انتخاب وکیل،‌ کسانی که خود اطلاعاتی از ویژگی‌های مثبت وکیلی خاص دارند یا به دلیل تجربه موفق شخصی دیگر وکیلی را می‌شناسند، بهتر است به همان فرد ‌مراجعه کنند.
در مجموع، مهم‌ترین عامل در انتخاب یک وکیل، فارغ از مسائل فنی و حقوقی، خصوصیات اخلاقی و حسن شهرت و اعتمادی است که اشخاص مختلف به وکیل دارند و به این عامل مهم همواره باید توجه داشت.
از سوی دیگر، لازم است وکیل در حوزه مرتبط با دعوایی که در دادگاه دارید،‌ مهارت کافی هم داشته باشد. مثلاً اگر دعوی شما کیفری است از دوستان و آشنایان خود بخواهید که یک وکیل که بیشتر پرونده‌های کیفری را بر عهده می‌گیرد، به شما معرفی کنند.
این کارشناس حقوقی تذکر می‌دهد: نکته قابل توجه این است که مراقب باشید فریب افراد سودجو را نخورید. متاسفانه مانند هر حرفه‌ دیگری حتی در لباس وکالت کسانی پیدا می‌شوند برای به‌دست آوردن پرونده وعده‌های دروغین می‌دهند یا خود را منتسب به فلان شخص و یا فلان ارگان و نهاد معرفی می‌کنند تا رضایت و اعتماد شما را جلب کنند.
لازم است بدانید چنین افرادی فقط به دنبال منافع شخصی خود هستند و نمی‌توانند وعده‌های دروغی را که به شما داده‌اند، عملی کنند. احدزاده تاکید می‌کند: گاه چنین افرادی از تشکیلات سازمان‌یافته هم بهره‌مند هستند و ظاهر غلط‌ اندازی دارند که شما را در موقعیت خاص فریب می‌دهند.
پس بهتر است تنها به وکلایی اعتماد کنید که در کنار دانش حقوقی کافی، تجربه لازم داشته باشند. همین دو ابزار برای وکیل موفق کافی است تا در پرونده‌ شما نتیجه بگیرد و اگر دیدید وکیلی با این دو امتیاز نتوانسته نتیجه مطلوب بگیرد، این ناکامی را به پای عوامل دیگر مانند دلائل و مدارک پرونده و قوت و ضعف ادله خود بگذارید، نه وکیل!.

چگونه می توان یک وکیل قابل اعتماد بود؟ در درجه اول اهمیت شرافت کاری و حرفه ای این شغل مدنظر قرار دارد. اینکه لازم است یک وکیل دادگستری در همه حال هوشمندانه عمل کند تا به مرور زمان دچار بی تفاوتی در امور نشود. در صورتی که وکیل در مقابل کاری که انجام می دهد احساس مسوولیت نداشته باشد شرافت شغلی را رعایت نکرده است.

زمانی که افراد به دنبال یک وکیل خوب می گردند، ضمن اینکه وکیل مورد نظر آنها وکیلی است که دانش و آگاهی و مهارت لازم را داشته باشد به دنبال یک وکیل قابل اعتماد هستند. از آنجا که خودشان تسلطی بر قوانین و روند قضایی دادگاه ها ندارند، در جستجوی یک وکیل دادگستری هستند که به او اعتماد کرده و آسوده خاطر از اینکه وکیل تمام تلاش خود را انجام می دهد به نتیجه کار امیدوار باشند. از این رو معمولا افراد از طریق پرس و جو از اطرافیان و استفاده از تجربه دیگران وکیل خود را انتخاب می کنند.

گاهی پیش می آید حتی علیرغم تمام تلاشی که یک وکیل انجام می دهد، نتیجه لازم حاصل نمی شود و اینجاست که اگر موکل به وکیل خود اعتماد لازم را داشته باشد و آسوده خاطر باشد از اینکه وکیل هرآنچه در توان داشته را انجام داده است، باز هم اگر به یک وکیل دادگستری نیاز پیدا کند سراغ همان وکیل را می گیرد.

این خود وکیل است که این حس اعتماد و اطمینان را در موکل ایجاد می کند. یک وکیل دادگستری نباید صرفا از دید مادی به قضیه نگاه کند بلکه اجرای قانون و عدالت  و رسیدن حق به حقدار را همواره باید مدنظر داشته باشد. اوست که باید در ابتدا پی ببرد که موکل راست می گوید یا نه و سپس به حمایت از وی برخیزد. یک وکیل خوب علاوه بر دانش و مهارت لازمه بر نقاط ضعف و قوت موکل خود و جزئیات پرونده آگاه است. یک وکیل باید سعی در یافتم اقدام مصاله جویانه داشته باشد و تا حد ممکن به طولانی شدن پرونده و کشمکش و درگیری بیشتر تمایل نداشته باشد که این خود نشات گرفته از دانش و آگاهی بالاست.

شجاعت و جسارت هم از صفات لازمه یک وکیل دادگستری است. یک وکیل قرار است مدافع و حافظ جان، مال، ناموس و آبروی موکل خود باشد. وکیل در دنیایی زندگی می کند که پر از درگیری است یعنی لازمه این شغل در تقابل بودن با طرف دیگر است از این رو همواره در معرض مقابله با دیگر افراد از جمله همکاران خود قرار دارد. چون در هرحال به دنبال برنده شدن موکل خود در دعواست و اینجاست که شجاعت و جسارت به کار می آید ضمن اینکه باید نزاکت را رعایت کرده و بسیار حرفه ای برخورد کند.

به دلیل ماهیت کار دستگاه قضایی اغلب کسانی که حکم برعلیه آنها صادر می شود، شروع به بدگویی از دستگاه قضایی کرده و دادگستری را متهم به صفات ناشایستی کنند. وکیل در اینگونه موارد بهتر است که با این افراد هم داستان نشود و به اینگونه موارد دامن نزند. در صورت رعایت شان دادگستری است که شان خودش هم رعایت می شود. وکیل نباید احساسی رفتار کند و عمل سرزده از یک نفر را همانند مردم عادی به کل دادگستری تعمیم دهد. باید همیشه منطقی و در چارچوب قانون به قضایا بنگرد .

اما افراد چگونه می توانند یک وکیل خوب با این ویژگی ها را بیابند. معمولا در راستای یافتن یک وکیل دادگستری مناسب بهتر است وکیلی را انتخاب کنید که در زمینه موردنظر شما تجربه لازم را داشته باشد مثلا شما نیاز به یک وکیل طلاق یا یک وکیل چک دارید. پس بهتر آن است که به دنبال یک وکیل دادگستری باشید که به طور تخصصی در زمینه طلاق و خانواده فعالیت دارد. در این صورت است که کار شما سریع تر پیش رفته و به نتیجه می رسد زیرا یک وکیل وقتی در یک زمینه خاص به شکل تخصصی کار می کند با چم و خم کار و روند رسیدگی قضایی در این زمینه آشنایی بیشتری دارد.

بهتر آن است که افراد جهت یافتن یک وکیل خوب، قبل از سپردن وکالت کار خود به یک وکیل دادگستری حتما مشاوره حضوری در دفتر وکیل داشته باشند و تنها به تماس تلفنی و مشاوره تلفنی اکتفا نکنند یا حتی با چند وکیل پایه یک مشورت کنند تا قادر به انتخاب یک وکیل قابل اعتماد که با او احساس راحتی دارند باشند.

وقتی به یک دفتر وکالت می روید جهت مشاوره با یک وکیل پایه یک دادگستری، از قبل اطلاعات لازم را در ذهن آماده کنید و اگر مدارک خاصی مورد نیاز است آن ها را به همراه داشته باشید تا وکیل بتواند دقیق تر و با اطلاعات کافی پاسخ لازم را به شما بدهد. ضمن حضور در دفتر وکیل و مشاوره با او صادقانه به سوالاتش پاسخ دهید و در صورت لزوم وکیل را از توان مالی خود آگاه سازید. در همه زمینه ها از جمله دستمزد با وکیل به توافق برسید. وکیلی که با دستمزد توافقی کنار می آید و اصراری بر دستمزدهای کلان ندارد معمولا همراه با موکل است و تنها دید مادی به قضیه ندارد. در رابطه با موضوع مدنظرتان اطلاعات لازم را در اختیار وکیل قرار دهید. وکیل محرم اسرار موکل است. به طور مثال اگر در جستجوی یک وکیل طلاق به دفتر وکیل مراجعه کرده اید، اطلاعات درستی از وضعیت زندگی زناشویی خود و فرزندان و اموال بدهید.

وقتی به یک دفتر وکالت مراجعه می کنید به رفتار و برخورد وکیل توجه کنید؛ به اینکه آیا به صحبت های شما با حوصله گوش می دهد یا نه؟ ضمن صحبت هایتان از شما سوالات می پرسد یا نه؟ در حین مشاوره از صحبت های شما یاداشت برداری می کند یانه؟

لازم است که در ۲۴ ساعت اولیه حضور شما در دفتر وکیل دادگستری و انعقاد قرارداد وکالت، وکیل پیگیر کارهای شما باشد و به تلفن شما در اولین فرصت مناسب پاسخ دهد. اگر وکیلی تلفن های موکل را پاسخ نمی دهد و کارهای او را پیگیری نمی کند، وکیل مناسبی برای کار شما نیست و بهتر است شخص دیگری را انتخاب کنید.

لازم است اگر کاری انجام پذیر نیست و از همان ابتدا مشخص است که به نتیجه لازم نمی رسد؛ وکیل وانمود به انجام آن نکند و قول بیهوده به موکل ندهد. نتیجه کار را همانطور که می بیند به موکل بگوید و نیازی نیست که صد درصد قول برنده شدن در دعوا را به موکل بدهد. یک وکیل خوب سعی در گمراه کردن قاضی یا پیچیده کردن پرونده یا به بیراهمه کشاندن آن ندارد.

وضع ظاهری و برخورد وکیل خوب باید در شان این حرفه مقدس باشد. یک وکیل خوب حتما انسان وقت شناسی است. یک وکیل توانمند صریح و در قالب مطالبی که برای موکل قابل فهم باشد صحبت می کند و در جلسه دادرسی هم طوری مطلب را بیان می کند که قاضی بتواند مطلب را همانگونه که منظور وکیل است دریافت کند.

هرچند وکیل در زمینه تمامی علوم و فنون متبحر نیست اما بهتر آن است که درمورد سایر رشته ها هم اطلاعاتی کسب کند، اطلاعاتی که به کار آیند و در جریان دادرسی تاثیرگذار باشند. هرچه علم و دانش وکیل در زمینه های مختلف بیشتر باشد در زمان دادرسی و دفاع در صحن دادگاه روند بهتری را طی کرده و می تواند از آن بهره جوید.

وکیل پایه یک دادگستری، قدرت فراقانونی ندارد

همیشه موکل باید بداند که وکیل قدرت فراقانونی مثل آشنایی با مقام ها و کادر قضایی ندارد و تنها در حدود تجربه و تخصص خود با استفاده از راه های قانونی می تواند از موکل خود دفاع کند.
معرفی شهود، مطلعان و حاضر کردن آنان در دادگاه و دادسرا و تهیه وسیله اجرای قرارها و کارهای از این دست، به عهده موکل است.
موکل متعهد است که کارهای اداری مربوط به خارج از دادگستری را شخصا انجام دهد،
از دیگر مواردی که موکل باید انجام دهد اقرار به این است که اسناد خود را به رویت کامل وکیل پایه یک دادگستری رسانده است و صحت آنها را تایید می کند. به گفته وی، موکل به وکیل اختیاراتی تفویض می کند که یکی از آنها این است که در صورت لزوم برای انجام مورد وکالتی، وکیل می تواند وکالت را به غیر تفویض کند، همچنین می تواند مورد وکالت مورد وکالت را همراه وکیل دیگری منفرداً یا متمعا انجام دهد.

مسئولیت مدنی وکیل پایه یک دادگستری در مقابل موکل:

وکیل پایه یک دادگستری علاوه بر الزامات و مسئولیت‌های حرفه‌ای در مقابل موکل خود، دارای الزاماتی نیز در قبال محاکم دادرسی و طرف موکل همچنین در قبال تشکیلات صنفی خود تحت عنوان کانون وکلای دادگستری هستند. یکی از راه‌های نظارت بر وکلا اطلاع‌رسانی به موکلان در خصوص حقوق آنها در برابر وکلاست به نحوی که موکلان در صورت مشاهده تخلفی از سوی وکلای خود بدانند چطور و کجا آن را پیگیری کنند.
موضوع بحث حاضر صرفا به الزامات و مسئولیت وکلا در قبال موکل می‌پردازد؛ الزاماتی که عدم التزام به آن موجب مسئولیت مدنی وکیل می‌شود.
یک وکیل پایه یک دادگستری  می‌گوید: به طور کلی مسئولیت مدنی اشخاص بر اساس قاعده فقهی «لاضرر و لاضرار» مطابق قانون مدنی مصوب سال ۱۳۰۷ تحت عنوان ضمان قهری مورد بحث قرار گرفته است و سپس در قانون مسئولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹ نیز به مسئولیت اشخاص در مقابل متضرر از عمل وی تصریح شده است.
«شهناز سجادی» می‌گوید: در باب اتلاف و تسبیب قانون مدنی دیدگاه حقوقی مسئولیت بدون تقصیر و در قانون مسئولیت مدنی، مسئولیت مبتنی بر تقصیر پذیرفته شده است. قانون مسئولیت مدنی در این خصوص می‌گوید: «هر کس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی‌احتیاطی به جان و یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه‌ای وارد کند که موجب ضرر مالی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است». بنابراین، تقصیر فرد مورد شکایت باید اثبات شود.

مسئولیت مدنی ویژه وکیل پایه یک دادگستری:

به گفته ‌این کارشناس حقوقی، با اینکه تمام اشخاص مطابق با قوانین مسئول اعمال و رفتار خود در مقابل حقوق دیگران هستند، بسیاری از صنوف بر اساس تخصص و نوع فعالیت شغلی‌شان دارای مسئولیت مدنی ویژه و ناشی از حرفه خود نیز هستند، مانند پزشکان، وکلا، مهندسین ناظر، سردفتران اسناد رسمی‌ و کارشناسان رسمی ‌دادگستری و سایر شاغلان حرفه‌ای که تابع تشکیلات خاص صنفی بوده و فعالیت آنها تحت ضوابط و مقررات خاصی ساماندهی، نظارت و کنترل می‌شود.
سجادی ادامه می‌دهد: با اینکه از دیر‌باز، وکالت در ایران رواج داشته است با تصویب قانون مدنی در سال ۱۳۰۷ وکلای دعاوی تابع مقررات شرعی عقد وکالت شدند.
اما پس از مدتی با گسترش روابط حقوقی وکیل و موکل در اثر تغییرات قوانین ماهوی و شکلی و تبدیل محاکم شرع به محاکم عرفی نیاز به تدوین قوانین مربوط به حرفه وکالت احساس شد. بنابراین «قانون وکالت» پس از افت‌و‌خیزهایی در سال ۱۳۱۵ مورد تصویب قرار گرفت و پس از آن با استقلال کانون‌های وکلای دادگستری از تشکیلات دستگاه قضایی، «لایحه استقلال کانون‌های وکلای دادگستری» و آیین‌نامه‌های مربوطه به ترتیب در سال‌های ۱۳۳۳ و ۱۳۳۴ به تصویب کمیسیون‌های مشترک مجلسین و وزارت دادگستری وقت رسید.
الزاماتی که در مقررات فوق الذکر برای وکلا مقرر شده در واقع به بیان مسئولیت قانونی وکیل در برابر موکل، محاکم قضایی و افراد ثالث و نیز کانون دادگستری پرداخته است. در آیین‌نامه انضباطی تحت عنوان «آیین‌نامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری» (که متاسفانه کمتر وکیلی در طول عمر حرفه‌ای خود آن را مطالعه می‌کند)، کانون وکلای دادگستری متولی اعمال مجازات انضباطی علیه وکیل است. به‌این ترتیب کانون وکلا نقش نظارتی بر فعالیت وکلا دارد تا وکلا وظایف خود را در قبال کسانی ‌که به عنوان موکل به آنان اعتماد کرده اند، به نحو احسن ایفا کنند.
این وکیل دادگستری می‌گوید: وکلای دادگستری در مقابل موکل خود علاوه بر مسئولیت ناشی از قرارداد وکالت بر اساس قواعد عمومی ‌قانون مدنی مصرحه در مواد ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی، به جهت تخلفات قراردادی و نیز مقررات عقد وکالت از قانون مدنی، دارای الزامات و مسئولیت‌های پیش‌بینی‌شده در مقررات قانون وکالت و لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری به عنوان قوانین خاص حرفه‌ای نیز هستند. در واقع تعهدات و الزامات وکلای دادگستری ترکیبی از مسئولیت قراردادی (تابع قواعد عمومی) و مسئولیت قانونی (تابع قوانین خاص حرفه‌ای) است. باید بدانیم مقررات حرفه‌ای مربوط به وکالت با باید‌ها و نبایدها، وکیل را از یک سو ملزم به رعایت حقوق موکل و از سوی دیگر ملزم به رعایت آیین دادرسی و نیز نظامات کانون و حتی ملزم به رعایت الزاماتی در مقابل طرف موکل می‌کند.

الزامات حرفه‌ای وکیل پایه یک دادگستری :

یک وکیل دادگستری به بیان الزامات حرفه‌ای وکلا می‌پردازد و می‌گوید: الزامات حرفه‌ای وکلا دادگستری شامل مواردی از جمله امانتداری، حفظ اسرار موکل، رعایت قوانین و مقررات موضوعه، عدم قصور در انجام موضوع وکالت، حضور در جلسات دادرسی، عدم اطاله دادرسی، صداقت و راستگویی در مقابل موکل و دستگاه قضایی، عدم تبانی با طرف مقابل، عدم خیانت به موکل و دفاع قانونی از حقوق موکل و رعایت غبطه و مصالح نامبرده و التزام به سوگند و سایر موارد تصریح‌شده در قوانین فوق است.
«معصومه خداکرمی» اضافه می‌کند: عدم التزام وکیل به‌این‌گونه الزامات حرفه‌ای نسبت به موکل، تحت شرایطی موجب مسئولیت مدنی خواهد شد.
در این‌گونه موارد نیاز به اثبات یا احراز تقصیر وکیل (عمدی یا ناشی از بی‌احتیاطی) که در قانون مسولیت مدنی به عنوان شرط اساسی مسئولیت مدنی پذیرفته شده است، نیست بلکه صرفا در صورتی که عدم رعایت الزامات قانونی مذکور از سوی وکیل باعث ورود ضرر و زیان به موکل شود، مسولیت مدنی وکیل را اثبات می‌کند. وکیلی که مقررات حرفه‌ای مربوط به وکالت و مفاد قرارداد فی ما بین با موکل را رعایت نکند و از این حیث ضرری متوجه موکل و باعث تضییع حقوق ایشان شود، نمی‌تواند استناد کند که تعهد وی به وسیله بوده است نه به نتیجه؛ زیرا این نوع توجیه در صورتی اخلاقی است که وکیل هیچ تخلفی از مقررات حرفه‌ای خود نکرده باشد و با تحلیل درست و اطمینان خاطر قانونی از پیشرفت کار اقدام به پذیرش پرونده کرده باشد نیز تمامی‌ ظرفیت علمی‌ و پیگیری و نظارتی خود را نسبت به پرونده به‌کار برده باشد اما براثر عوامل دیگری از جمله اختلاف استنباط حقوقی و قضایی از مقررات قانونی خارج از اراده وکیل، نتیجه مثبت برای موکل حاصل نشود.
در هر حال چنانچه وکیل با شکایت موکل خود در مرجع انتظامی‌ کانون وکلا به اتهام تخلف از الزامات حرفه‌ای مربوط به قوانین و نظامات وکالت محکومیت انتظامی‌ بیابد و موکل شاکی مدعی ورود خسارت و ضرر و زیان بر اثر تخلف وکیل باشد، جهت مطالبه ضرر و زیان می‌تواند به دادگاه مراجعه کند.
این کارشناس حقوقی اضافه می‌کند: بی‌شک دعوای مسولیت مدنی وکیل در مقابل موکل مستلزم اثبات تقصیر و ورود ضرر و رابطه تقصیر با ضرر وارده است که البته با محکومیت قطعی انتظامی ‌وکیل، تقصیر وکیل محرز می‌شود و قابلیت استناد در دادگاه عمومی‌حقوقی را داراست. البته بنا بر اصل الزام محاکم قضایی به رسیدگی به دعاوی و شکایات اشخاص به موجب اصل ۱۵۹ قانون اساسی، موکل بدون مراجعه به مرجع اختصاصی انتظامی‌ وکلا نیز می‌تواند از طریق دادگاه حقوقی با اثبات تقصیر وکیل به استناد تخلف از الزامات قراردادی و قانونی (قوانین حرفه‌ای) و ورود ضرر و زیان و رابطه ضرر و تخلف، خسارت وارده را از وکیل خود مطالبه کند.

2016/01/06

وکیل پایه یک دادگستری